• 103qo

    وی چت

  • 117kq

    میکروبلاگ

توانمندسازی زندگی ها، شفابخش ذهن ها، مراقبت همیشه

Leave Your Message
ترجمه:

اخبار

دسته بندی اخبار
    اخبار ویژه

    ترجمه: "فلج مغزی - این چیزی نیست که شما تصور می کنید."

    09-08-2024

    "فلج مغزی" اصطلاحی است که به طور خودکار توسط بسیاری از والدین درگیر مسدود شده است. در درک سنتی بسیاری از والدین، "فلج مغزی" به معنای "اختلالات غیرقابل برگشت فکری و اختلالات حرکتی فیزیکی" است. بنابراین، آیا فلج مغزی واقعاً ترسناک است؟ آیا واقعا راهی برای بهبود فلج مغزی وجود ندارد؟

    تصور غلط 1: فلج مغزی چیست؟

    6.png

    فلج مغزی به یک سندرم غیر پیشرونده آسیب مغزی اطلاق می‌شود که در اثر عوامل مختلف در دوران قبل از تولد تا نوزادی تا یک ماه پس از تولد ایجاد می‌شود. در درجه اول به صورت فلج اندام، از جمله اختلالات حرکتی مرکزی، تون ماهیچه های غیر طبیعی، وضعیت های حرکتی غیرطبیعی و ناهنجاری های رفلکس ظاهر می شود. علاوه بر این، فلج مغزی اغلب با سایر اختلالات عملکرد مغز مانند ناتوانی ذهنی، صرع، اختلالات بینایی، استرابیسم و ​​نیستاگموس همراه است. همچنین ممکن است شامل کاهش شنوایی، اختلالات زبانی، نقص های شناختی و ناهنجاری های رفتاری باشد.

    توجه به این نکته ضروری است که برای اکثر بیماران فلج مغزی، علامت اصلی محدودیت حرکت است. این تمایز در دوران نوزادی حیاتی است. در طول یک یا دو سال اول پس از تولد، تعیین اینکه آیا رشد عقلانی طبیعی است یا خیر دشوار است، و بسیاری از والدین دوره طلایی بهینه برای پیشگیری و درمان فلج مغزی را از دست می‌دهند.

    تصور غلط 2: فلج مغزی چگونه تشخیص داده می شود؟

    7.png

    در حال حاضر، هر تشخیص تصویربرداری به تنهایی (از جمله سونوگرافی، CT و MRI) نمی تواند فلج مغزی را تایید کند. تشخیص باید بر اساس علائم بالینی اختلالات حرکتی باشد. این به این دلیل است که هر تشخیص تصویربرداری یک عکس فوری از مغز را در یک زمان خاص نشان می‌دهد که نشان می‌دهد آسیب مغزی در کجا وجود دارد. با این حال، نمی توان پیش بینی کرد که آیا این آسیب منجر به ناهنجاری های رشدی مغز و در نهایت منجر به فلج مغزی می شود یا خیر.

    تشخیص فلج مغزی در درجه اول به تظاهرات بالینی بستگی دارد. تظاهرات بالینی شامل مشاهده پنج شاخص حرکتی اصلی در نوزادان است: مهارت‌های حرکتی درشت، مهارت‌های حرکتی ظریف، بیان زبان، رشد شناختی و توانایی‌های ارتباطی. گزارش‌های MRI اغلب به پدیده‌هایی مانند خونریزی مغزی، نرم شدن بافت مغز و ناهنجاری‌های رشدی اشاره می‌کنند، اما اینها شاخص‌های تشخیصی برای فلج مغزی نیستند. تشخیص قطعی به پزشکان متخصص نیاز دارد تا تاریخچه پزشکی و علائم بالینی کودک را ترکیب کنند.

    تصور غلط 3: چه زمانی می توان فلج مغزی را تشخیص داد؟

    8.png

    بسیاری از نوزادانی که در بدو تولد دچار خونریزی مغزی می شوند به سرعت به عنوان فلج مغزی برچسب گذاری می شوند. فلج مغزی به وضعیتی اطلاق می شود که در آن مهارت های حرکتی کودک از بین می رود. با این حال، مغز انسان اندام قابل توجهی است، به ویژه مغز نوزاد، که در سه سال اول پس از تولد به سرعت رشد می کند. با راهنمایی توانبخشی پیشگیرانه، مغز ظرفیت خاصی برای ترمیم و جبران دارد.

    بنابراین تشخیص قطعی فلج مغزی تنها زمانی باید انجام شود که کودک حداقل دو یا سه ساله باشد. در حالی که برخی از نوزادان ممکن است علائم فلج مغزی را پس از یک سالگی نشان دهند، این علائم ثابت یا غیرقابل تغییر نیستند. به عبارت دیگر، نوزادانی که سابقه خونریزی مغزی در بدو تولد دارند، در معرض خطر بالای فلج مغزی در نظر گرفته می‌شوند و درجات بالاتر خونریزی نشان‌دهنده خطر بیشتر است. بنابراین، این نوزادان به جای تشخیص قطعی فلج مغزی، در گروه پرخطر طبقه بندی می شوند.

    تصور غلط 4: فلج مغزی قابل مداخله نیست.

    متأسفانه، اگر نوزادی در سن دو یا سه سالگی به فلج مغزی تشخیص داده شود، فناوری پزشکی فعلی نمی تواند آن را درمان کند. با این حال، استفاده از برخی درمان‌های حمایتی و روش‌های توانبخشی می‌تواند برخی از رنج‌های ناشی از فلج مغزی را کاهش دهد، عملکرد حرکتی را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد و کیفیت زندگی را افزایش دهد.

    9.png

    برای گروه "پرخطر"، تحقیقات فزاینده نشان داده است که مداخله زودهنگام، به ویژه شروع به موقع توانبخشی حرکتی استاندارد و جراحی تعدیل عملکرد مغز پیشگیرانه، اثر ترمیمی واضحی بر آسیب های مغزی در کودکان مبتلا دارد.

    درمان جامع ترکیبی از جراحی استریوتاکتیک و آموزش توانبخشی.

    تحقیقات پزشکی کنونی نشان داده و تایید کرده است که آموزش توانبخشی استاندارد شده اولیه می تواند به ترمیم عملکرد مغز کمک کند. آموزش توانبخشی و ترمیم مغز مکمل هستند. آموزش مناسب باعث تحریک مثبت مغز می شود و انعطاف پذیری و ترمیم آن را افزایش می دهد. همانطور که یکپارچگی مغز تقویت می شود، روند توانبخشی را تسریع می کند و هر چه این آموزش زودتر شروع شود، بهتر است. درمان جراحی، به ویژه جراحی تعدیل عملکرد مغز (جراحی استریوتاکتیک)، می تواند مسائل مربوط به فلج اندام را که تمرین توانبخشی به تنهایی نمی تواند آن را بهبود بخشد، مانند تون عضلانی بالا، اسپاسم عضلانی و اختلال عملکرد حرکتی برطرف کند.

    10.png

    بسیاری از کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک بدنی دارند که برای مدت طولانی در حالت تنش بالا باقی می‌ماند که منجر به کوتاه شدن تاندون‌ها و انقباضات مفصلی و بدشکلی می‌شود. آنها اغلب روی نوک پا راه می روند و در موارد شدید ممکن است فلج یا همی پلژی را در هر دو اندام تحتانی تجربه کنند. در این مرحله، تمرکز درمان باید بر درمان جامع ترکیبی از جراحی استریوتاکتیک و توانبخشی باشد. درمان جراحی نه تنها علائم اختلال حرکتی را بهبود می بخشد، بلکه پایه خوبی برای آموزش توانبخشی ایجاد می کند. آموزش توانبخشی بعد از عمل باعث تثبیت بیشتر اثرات جراحی، بهبود عملکردهای حرکتی مختلف می شود و در نهایت به هدف بهبود طولانی مدت کیفیت زندگی دست می یابد.